دانا رضوی / متن شعر:
چه گلهایی شکوفا گشت ای دل
به گلزار شهیدان خدایی
معطّر شد تمام شهر کرمان
به عطر لالههای کربلایی
ز کرمان میرسد در کلّ ایران
نسیم جانگدازی از شهیدان
کنار حاج قاسم میتوان دید
نمای سرفرازی از شهیدان
شهیدان از تبار آسمانند
همه نورند و تابان در زمیناند
به روی قالی کرمان ببینید
چه گلهایی که خونین بر زمیناند
به یکدیگر ببین پیوند خورده
ز دشتی لاله گون کرمان و غزّه
بروی برگ برگِ صفحه دل
نوشته غرقِ خون کرمان و غزّه
درین میدان که خونرنگ است ای دل
چه مادرها، چه کودکها شهیدند
جنایت در جنایت میتوان دید
که گلها را به تیغ فتنه چیدند
ز کرمان و ز غزّه تا به لبنان
خطی از خون یاران گشته ایجاد
یَمَن، سوریّه و بانگ عراقی
همه دارند گلدشتی ز فریاد
ز خون هر شهید آید ندایی
بپا خیزید ای یارانِ همدل
ببین در روبرو فَتحُ الْمُبین را
ظفر نزدیک شد بربند محمل
غروبِ عمر دشمن را ببینید
کنار برکه های بیسحرگاه
به روی قلّهها در خواهد آمد
طلوعِ پرچم نَصْرُ مِنَ الله
علی گویان همه در انتظاریم
رسد مردی، که دلها بی قرارش
تمام چشمها مانده به راهی
که آید منتقم با ذوالفقارش
بیا ای خاک گلگون، خاک ایران
شقایقهای خود را جستجو کن
بیا ای شهر گلگون، شهر کرمان
ز داغ لالههایت گفتگو کن
بیا ای شهر کرمان، کربلا را
مجسّم کن به پیش دیدههایت
بخوان از علقمه، از داغ سقّا
برای این به خون غلتیدههایت
بخوان در کربلا، در جنب دریا
دو دستِ ساقی از پیکر جدا شد
بخوان در راه فرزند پیمبر
تمام هستی سقّا فدا شد
محمود تاری